پس از مرگ نيز من رنج سرنوشت او را خواهم داشت، در زير سنگ سياه و سنگين لحد نيز که بر سينه ي پوسيده ام افتاده است غم سنگيني هوايي که از آن پس او به تنهايي بايد در آن دم زند بر سينه ام بي رحمانه فشار خواهد آورد، در تنگي و تاريکي گور من از تصور اين درد، در وحشت وخفقان خواهم بود که او چگونه فراخناي تنگ زمين و قفس حقير آسمان را تحمل خواهد کرد؟
ظلمت روزهاي تنها ماندن را در زير اشعه ي اين خورشيدي که تنها بر او خواهد تابيد چگونه به سر خواهد برد؟
آري، من در زير زمين همواره به او که در زير آسمان مدفون مي شود خواهم انديشيد...
معلم شهيد، علي شريعتي...
به نام خدا
سلام
هر كه را با خط سبزت سر سودا باشد/پاي از اين دايره بيرون ننهد تا باشد/من چو از خاك لحد لاله صفت بر خيزم/داغ سوداي تو ام سر سويدا باشد/تو خود اي گوهر يكدانه كجايي آخر/كز غمت ديده ي مردم همه دريا باشد/از بن هر مژه ام آب روان است بيا/اگرت ميل لب جوي وتماشا باشد/چون گل وي دمي ازپرده برون آي ودرار/كه دگر باره ملاقات نه پيدا باشد/ظل ممدود خم زلف تو ام بر سر باد/كه اندرين سايه قرار دل شيدا باشد/چشمت از ناز به حافظ نكند ميل آري/سر گراني صفت نرگس رعنا باشد
التماس دعا
سلام گلم زيارتت قبول
ببين ميگم ميگي چرا (ك ف ت ر )
جالب بود انشاالله دعاي هر روزمون باشه( ازادي فلسطين)
اينم از اون مطلب گيل گيلي ها بود
يا من يسمي بالغفور الرحيم
سلام ؛ مهربوني كردي اومدي
دعاكن كه
لا جعله الله آخر تسليمي عليه