بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
پریروز یعنی دقیقآ عصر یازدهم محرم (فردای عاشورا) داشتم به وبلاگ دوستانم سر میزدم و گشت وگذاری میکردم
تصمیم گرفتم بنویسم که وسط کار دو سه باری برق رفتو اومد ،نشد
من که از بی برقی کلافه بودمتا اومد دوباره برگشتم که بنویسم چشمتون روز بد نبینه دیدم ترنم مشکل پیدا کرده و دیگه نمیتونم برم تو مدیریتم
آخ آخ تا نیم ساعتی گیج میزدمو ازینکه باید از ترنم بهاری برم ناراحت بودم حتی تصورم نمیتونستم بکنم که...
البته خیلی نیست که ساکن مجازیه ترنمم اما چه کنم که دل بسته بودمدیگه غافل ازینکه اینجا فقط دار تکلیفه
دوباره برق رفت ، تو اون تاریکی همش به این فکر میکردمکه منکه سه ماه نشده جدا شدن ازین خونه مجازی انقدر برام سخته وای به حال دل کندنم ازین دنیایی که 22 سال کمو زیاد دارم توش زندگی میکنم
(میدونم این دنیا با همه فریبندگیش مُسَبح و مطیع پروردگاره اما دارم از دل بستن بهش میگم)
به این فکر میکردم که انقد که این ورو آباد کردم بر اون طرف چیزی فراهم کردم یا نه
چون یه علت نگرانی ازین سفر میتونه خرابی اون طرف باشه
داشتم به این فکر میکردم که چطور میشه تو این دنیا زندگی کرد اما آزاد و رها بود
چه طور میشه از نعمتای اللهی استفاده کرد اما دل نبست و
چه طور میشه غیر خدا تعلق نداشتو هوار تا چه طور و چرای دیگه
یاد حضرت حجة الاسلام والمسلمین مجتهدی (ره) افتادم که خدا رحمتشون کنه و با اولیائش محشورشون کنه
نمیدونم مصاحبه ایشونو تو روزای پایانی عمرشون دیدید یا نه ؟
میفرمودند : هیچ تعلق و دلبستگی به این دنیا ندارم و دعا کنید نداشته باشیم
مجتهدی دیگه دلی نداره که دلبسته بشه و دلتنگ ، دلم فقط مال خداست
زیر لب زمزمه میکردن که : ای یک دله ی صد دله دل یک دله کن ...
به هر چی فکر میکردم دیدم همه چیز از یه منشأ نشأت میگیره واونم ذات مقدس حق سبحانه و تعالاست
دیدم تنها راه ، همه چیز رو از او دیدنو جز او رو ندیدنه
کسی که همه چیز رو از خداوند متعال ببینه ناگزیر فقط دلبسته ی خدا میشه
آره دیگه کسی که خدارو داره چی کم داره
امروز که دیدم به لطف خدا مشکل برطرف شده گفتم بیامو براتون تعریف کنم تاهم یه تلنگری به خودم باشه و هم یه یادآوری بر شما از باب فَذَکِّر إنَّ الذِّکْری تَنْفَعُ المؤمنین
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
و چه زیباست جز رخ یار ندیدن
حتی در آینه ی اغیار